نادر اردلان معماری پرکار، محقق و معلمی تواناست. او در ایران متولد شد و در سن هفت سالگی همراه خانواده اش به ایالات متحده امریکا سفر کرد. او ۱۸ سال از زندگی اش را به تحصیل در امریکا گذرانده و کارش را با اسکیدمور اونیگز مریل در سانفرانسیکو آغاز کرد. وی در سال ۱۹۶۴ به ایران بازگشت و به دنبال آن موقعیتی را به عنوان ریاست بخش معماری شرکت نفت در میادین نفتی ایران پذیرفت. او به همراه خانواده اش به مسجد سلیمان رفت جایی که اولین چاههای نفت در خرابه های معابد زرتشتیان کشف شده بودند. وی در آنجا مدت ۲ سال ساختمانهای زیادی را طراحی کرد .
نادر اردلان مقدار زیادی از آگاهی اکولوژیکی خود را در طی همکاری نزدیک با یان مک هارگ که کتاب طراحی با طبیعت را به رشته تحرر در آورده پرورش داده است. تجربه او با اکولوژی به مدت چهار الی پنج سال بسیار هیجان آور بود که شامل پروژه طراحی پارک محیط زیستی تهران، توسط اداره محیط زیست به او و یان مک هارگ بوده است. از جمله تاثیر گذار ترین معلمان او می توان به لویی کان اشاره کرد که در سالهای تحصیل او کان برخی از مهمترین کارهایش را به اجرا درآورده است. نادر اردلان بعد از مدتی با لویی کان شروع به همکاری کرد.این کان بود که توصیه نامه هایی را با انتشارات دانشگاه شیکاگو نوشت که باعث چاپ کتاب حس وحدت شد. تفکرات کان در رابطه اعتدال و غیر اعتدال خصوصا تا زمانی که به کارش در ایالات متحده و هند و بنگلادش مربوط بود اثر شدید و مهمی در تفکر طراحی نادر اردلان داشت، و تاثیر غیر اعتدال بود که او آن را در فرهنگ ایرانی و طی مطالعه اجمالی موسیقی – صنایع -ادبیات – شعر – طراحی باغ- و در نهایت معماری گذشته ایران کشف کرد. محیطهای بسیار گرم و خشک و نیمه مرطوب بود که سر آغاز اندیشیدن اردلان درباره معماری سازگار با محیط شد . او خیلی زود زودی نارسایی تحصیلات امریکایی خود را یافت که برای به عهده گرفتن طراحی مناسب با فرهنگ آماده نساخته بود .
در آن زمان رومن گیرشمن –باستان شناس بزرگ فرانسوی در خرابه های معابد آتش زرتشتیان مشغول حفاری بود و اساسا روی ساختمانها وسایتهای هخامنشیان و ساسانیان کار می کرد. نادر اردلان در انتها و در ترسیم پلانهای بعضی از یافتها به گیرشمن کمک کرد . البته بعد ها کمک های شایان نادر اردلان در طراحی موزه هنرهای معاصر تهران به کامران دیبا را نمی توان از خاطر برد.
او هرگز به مطالعه معماری ایران در یک دوره تاریخی مبادرت نکرد. او به سرتاسر این چشم انداز علاقمند بود. او از غارهای خطی شمال ایران تا مارلیک (قرن نهم تا هفتم قبل از میلاد ) کشف کرد و به بقایای خارق العاده ای در اصفهان و کاشان در دوره اسلامی رسید و بعد از آن دوره قاجار و به ویژه ساختمانهایی که مادر بزرگ او در آنها زندگی میکرد و آنجا بزرگ شده بود.
در سالهای ۱۹۷۰ بود که او در دانشگاه تهران تدریس میکرد و در آن سال بود که به فکر راه انداختن چند کنفرانس بین المللی افتاد. او در سال ۱۹۷۰ اولین کنگره بین المللی معماران در ایران و در اصفهان را به کمک چند نفر از دوستانش در حرفه معماری و همکاری وزارت مسکن و شهرسازی ایران شکل گرفت. مهمانان این کنفرانس : لویی کان – پال رودولف- باک مینستر فولر – و جمعی از صاحب سبک های مهم معماری بودند که به موضوع کنفرانس نمایش امکان بالقوه تقابل خلاق بین سنت و تکنولوژی پرداختند. اما تلاشهای بی پایان نادر اردلان چهار سال بعد در بنای تخت جمشید هم ادامه داشت و او چنین گردهمایی را در شهر پارسه برپا کرد.
ماندالا در سال ۱۹۷۲ برای تکوین سبک معماری بر اساس موضوعات و تحقیقات مرتبط با سبک پایدار و سنتی بود در همایشی مشابه شرکت کرد که تحت تأثیر همایش اردلان بود. ماندالا از این رو انتخاب شد که ایده کلمه یکپارچه کردن دوباره اجزا با کل را عنوان نموده بود. اردلان در این رابطه چنین می گوید : جامعه ای را تصور میکردیم که تاریخ افکار و معماری آن گسسته شده بود و باید دوباره در یک سنتز جدید گذاشته می شد. در گسترش این ایده سنتز های هماهنگ سنت و تکنو لوژی هم از طریق انتشارات و هم کار ساختمانی در حال ایجاد یک همکاری خاص، برای آن برهه از تاریخ به شمار می رفته است.
در پایان به تلاشهای بی پایان نادر اردلان برای معرفی معماری ایران تحسین برانگیز است. آقای اردلان معمار و محقق خستگی ناپذیر این کشور به شمار می رود. معماری ایران امثال پرتلاشی مانند نادر اردلان را کم داشته است. مهره هایی که می باید به جستجوی تاریخ ایران و تاریخ معماری ایران می پرداختند و فعالیت های این گوهر بی مانند را به نسل های بعدی منتقل می کردند. کم کاری کردند نسل امروز که نگارنده خود جز این نسل است با معماری پر از چالشی به نام معماری ایران رو به روست . براستی چرا اینگونه ایم؟ مدتهاست که دلخوشی مان چند بنا از اجدادمان شده . نه معماری امروز آن قوام دیروز را دارد نه شکوه آن را . ای کاش مهرهایی چون نادر اردلان پیشتر ها در آسمان معماری ما ظهور پیدا میکردند و می درخشیدند و درخشیدنشان همچنان ادامه دار بود بعد از نادر اردلان و عبدالحمید اشراق همچنان ستاره ها پر فروغ تر از دیروز سر بر می آوردند .
هميشه تلاش و مبارزه اي براي رسيدن از تاريکي و سنگيني به سبکي و نور وجود داشته است و معماري شايد نوعي پاسخ به اين تلاش باشد. يعني از ماده اي بي جان چيزي را بسازيم که از آن نداي آسماني برآيد.